اعترافات عجیب یک کلاهبردار خوش صحبت | خانه مجلل، شمش طلا و تریاک؛ دستخوش برای کلاهبرداری میلیاردی!
تاریخ انتشار: ۴ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۸۴۶۷۷
به گزارش همشهری آنلاین، چند روز پیش مرد کارخانهداری به اداره پلیس تهران رفت و مدعی شد فریب یک کلاهبردار حرفهای را خورده است.
وی توضیح داد: من کارخانه بتنسازی دارم و میخواستم برای کارخانهام وام بگیرم. از طریق یکی از دوستانم با مردی به نام سامان آشنا شدم که میگفت در ارگانهای دولتی نفوذ دارد و میتواند به راحتی وام کلانی برایم از بانک بگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاکی ادامه داد: سامان گفت برای دریافت وام باید ۱۵میلیارد تومان پول در حسابم باشد اما وقتی این پول را به او دادم، غیبش زد و متوجه شدم قربانی یک کلاهبردار شدهام.
با ثبت این شکایت، تیمی از مأموران اداره چهاردهم پلیس آگاهی تهران تحقیقات برای دستگیری مرد کلاهبردار را آغاز کردند تا اینکه مخفیگاه سامان در خانهای در حوالی سعادتآباد شناسایی و او دستگیر شد.
بیشتر بخوانید:
مرگ هولناک قهرمان و ملی پوش بوکس ایران قتل فجیع خواهر کوچک با ساطور | پسر جوان خودزنی کرد شلیک به برادر بعد از قتل همسر باردار | مرد ثروتمند چرا زنش را کشت و قصد جان برادرش را کرد؟ | قاتل خونسرد قبل از اقدام به قتل برادرش با او صبحانه خوردبه گفته سرهنگ علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی تهران، وقتی مأموران وارد خانه متهم تحت تعقیب شدند، در بازرسی از آنجا حدود ۶ کیلو تریاک را که در بستههای شکلات جاسازی شده بود به همراه تجهیزات نظامی شامل اسلحه، بیسیم و فشنگ را کشف کردند.
سرهنگ گودرزی افزود: متهم با قرار قانونی بازداشت شده و برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره چهاردهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.
اعترافات عجیبسامان متولد۱۳۶۰ است و سابقه کلاهبرداری در پروندهاش دارد. او قدرت بیان خوبی دارد و بهگفته خودش با همین قدرت بیان بود که میتوانست طعمههایش را فریب بدهد. گفتوگو با او را بخوانید.
انگیزهات از کلاهبرداری فقط رسیدن به پول بود؟
پول؟! فکر میکنید ۱۵میلیارد تومان برای من پول است من کلاهبردار نیستم، موضوع چیز دیگری است. دوستم، شاکی را به من معرفی کرد و گفت خیلی اذیتش کرده است. از من خواست تا او را گوشمالی بدهم. آنطور که من متوجه شدم اختلافات مالی با یکدیگر داشتند و دوستم از من خواست تا او را اذیت کنم. درواقع من به جای دوستم تلافی کردم.
یعنی به خاطر رفاقت دست به کلاهبرداری زدی و خودت را گیر انداختی؟
من به خاطر رفاقت هر کاری که فکرش را بکنید انجام میدهم.
حالا از این تلافی کردن بهخاطر دوستت چقدر گیرت آمد؟
دوستم هدیه مختصری برای تشکر و ادای دین به من داد.
چقدر بود؟
شمش طلا، سکه، یک خودروی دنا و چند کیلو هم تریاک!
اما اینهایی که گفتی خیلی هم مختصر نیست.
شاید در حساب و کتاب اشتباه کردم. البته وقتی من اینها را خریدم دلار ۵۰ هزار تومان نشده بود!
خانه مجلل در سعادتآباد اجاره کرده بودی، بعد میگویی هدیه مختصر؟
شما از همهچیز خبر دارید؟!
ماجرای ۶ کیلو تریاکی که در شکلات جاسازی کردی چه بود؟
برای خودم خریدم. فکر امروز را کرده بودم که دلار گران میشود به همین دلیل مصرف یک سال خودم را سفارش داده و خریدم. راستش من بیماری دارم و برای تسکین دردهایم تریاک مصرف میکنم!
پروندهات نشان میدهد که سابقهدار هم هستی؟
از همه اتهاماتی که به من زدهاند، تبرئه شدم!
چه اتهاماتی بود؟
کلاهبرداری. تقریبا با همین شگرد. اما تبرئه شدم.
در مخفیگاهت تجهیزات پلیسی کشف شده، از آنها برای چه کاری استفاده میکردی؟
هیچ کاری! من از کودکی عاشق اسلحه و تیراندازی بودم. وقتی بچه بودم با چوب برای خودم تفنگ و بیسیم درست میکردم. بیشتر سلاحها را در سفری که به عراق داشتم خریدم. من استاد تیراندازی هستم و میخواستم کلکسیونی از سلاحهای مختلف داشته باشم، همین.
کد خبر 743980 منبع: روزنامه همشهری برچسبها سارق - سرقت کلاهبرداری - قمار - شرطبندی حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: سارق سرقت کلاهبرداری قمار شرط بندی حوادث ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۸۴۶۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عجیبترین بخشش در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید
یکی از روزهای خردادماه سال ۹۶ به پلیس اهواز خبر رسید که زنی که به تنهایی زندگی میکرد در خانه اش در منطقه چهارراه آبادان به قتل رسیده است. این خبر را نزدیکان این زن به پلیس خبر داده بودند. آنها بعد از آنکه او به تماسهایشان جواب نداده بود نگران شده و به خانه اش رفته و در آنجا با پیکر بیجانش روبهرو شده بودند. بر بدن مقتول چندین جای بریدگی با جسم برنده و نوک تیز به چشم میخورد.
به گزارش ایسنا، همچنین فرزندان مقتول با بررسی وضعیت او پی بردند که طلا و جواهراتی که او همیشه استفاده میکرده نیز سرقت شده است. از سویی بررسیها نشان میداد که عامل جنایت آیفون خانه را نیز احتمالا با این تصور که تصاویر او را ضبط کرده سرقت کرده است. در همین حال متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه اولیه جسد اعلام کردند که به احتمال زیاد یک روز از قتل میگذرد. در این شرایط بود که پیکر مقتول به پزشکی قانونی منتقل شده و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.
برق طلاآنطور که نزدیکان مقتول میگفتند از مدتها قبل یک نظافتچی برای تمیز کردن خانه مقتول به آنجا میرفت و روز قبل پسر نظافتچی به جای او به خانه زن تنها رفته بود. این زن آن روز در تماس با دخترش گفته بود که پسر نظافتچی که حدود ۱۸ سال داشت طوری رفتار کرده که او ترسیده است. همین اطلاعات باعث شد که نام پسر ۱۸ ساله بعنوان اولین مظنون مطرح و ساعتی بعد به اتهام قتل دستگیر شود.
متهم در همان بازجوییهای مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت با انگیزه سرقت جواهرات زن تنها او را به قتل رسانده است. متهم در اعترافاتش گفت: پدرم سالها برای نظافت به آنجا میرفت. آن روز، چون کارش زیاد بود از من خواست به آنجا بروم. هنگام ورود نگاهم به جواهرات زن افتاد و وسوسه شدم. چند دقیقهای کار کردم، اما ناگهان به سوی او رفتم و بعد از قتل جواهراتش را سرقت واز آنجا فرار کردم. بعد جواهرات را به یک طلافروشی بردم تا بفروشم، اما طلافروش فاکتور خواست و فقط به من ۳ میلیون تومان داد و قرار شد بقیه پول را بعد از بردن فاکتور بدهد.
حکم قصاصمتهم به قتل در ادامه با شکایت فرزندان مقتول بعنوان اولیای دم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه و به قصاص محکوم شد. از آنجا که همه شواهد و مدارک در این پرونده علیه متهم بود حکم قصاص در دیوانعالی کشور نیز تایید و مقرر شد این حکم بعد از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم، اجرا شود. بر اساس قانون زمانی که قاتل مرد و مقتول زن باشد برای اجرای حکم اولیای دم باید نیمی از دیه قاتل را به او بپردازند.
شمارش معکوس برای قصاصبا قطعی شدن حکم، همه چیز برای قصاص قاتل آماده شده بود. چند روز قبل تنها پسر مقتول برای پرداخت تفاضل دیه به دادسرا رفته بود. او قصد داشت هرطور که شده قاتل مادرش را قصاص کند و اصلا به بخشیدن او فکر نمیکرد. در دادسرا، اما اتفاقی افتاد که ناگهان ورق برگشت. او با زنی به نام مریم کارگر دستجردی که در پروندههای قتل زیادی پادرمیانی کرده و باعث سلح و سازش شده روبهرو شد. این فعال اجتماعی در حال تلاش برای صلح و سازش در پرونده دیگری بود و پسر مقتول وقتی او را دید تحت تاثیر حرفهایش قرار گرفت و ناگهان از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد. او دادسرا را ترک کرد و چند روز بعد دوباره برگشت و این بار گفت قصد دارد قاتل را ببخشد.
چرا قاتل مادر را بخشیدممیلاد سوزنچی، فرزند مقتول درباره این تصمیم به همشهری میگوید: در این مدت برای تصمیم گیری خیلی فکر کردم، اما به نتیجهای نرسیدم. چند روز قبل بر سر مزار مادرم رفته بودم. از او خواستم نشانهای به من نشان دهد تا بهتر تصمیم بگیرم و از فشاری که تحمل میکنم نجات پیدا کنم. روزی که به دادسرا رفتم تا کار را تمام کنم با دیدن خانم دستجردی آن نشانه را حس کردم. وقتی او با من صحبت کرد آرام شدم و همان موقع تصمیم گرفتم که قاتل مادرم را برای رضای خدا ببخشم. در حقیقت مادرم خودش با نشانهای که نشانم داد خواست تا قاتلش را ببخشم. من هم کاری را کردم که او خواسته بود. حالا از تصمیمی که گرفتهام راضی هستم و احساس آرامش میکنم.